او لبخندی زد و گفت “من منتظر تو هستم، جک، سینه هایم شدیدا متورم شده، مامان پیراهنش را از بالای سرش از تن درآورد و روپوشی که روی پاهایش بود کنار زد و تنها با یک شرت در مقابل جک ایستاد پستانهای سفید بزرگ مامان متورم شده بودند، نوک سینه https://1872580.blog-eye.com/26946728/پورم-شوگر-مامی-an-overview